عشق

جمله های عاشقانه

برایم مهم نیست چه میشود.

به همه ی باورهایم سوگند

. هیچ چیز برایم مهم نیست یک کلام!!!

من... دست از... دوست داشتنت نمیکشم

و این نهایت خوشبختی!

گیرم که تمام دنیا بگویند ما مال هم نیستیم!

ما به درد هم نمیخوریم!

گیرم برای زیر یک سقف رفتن... عشق...آخرین معیار این جماعت باشد!

گیرم دوست داشتن بدون سند حرام باشد عجیب باشد!

باور نکردنی باشد!

من اما... گیر این گیرها نیستم

من تا ابد... گیر چشمان توام!

گیر دوست داشتنت!

میبوسمت

میخواهم همه بدانند

که من

برای

دوست داشتنت

برای

لمس دستانت

برای

غرق شدن در آغوشت

از هیچ کس اجازه نمیگیرم

حتی خودت

+نوشته شده در سه شنبه 8 مهر 1393برچسب:,ساعت22:49توسط mylife | |

یه وقتایــــــــی هست

یهــــو سنگیـــــنیـــ همه ی مشکــــلاتتو حس میـــ کنیــــ

یهو همـــــهـــ چیــــ میریزه رو سرتـــــ

یهــــو اشکات ســــرا زیــــر میشنــــ

اعصابتـــــ میریـــزه به همــــ

با همــه دعوا میـــکنیـــ

میشینیـــ ساعت ها گریــه می کنیـــ

ایــــــــــــن:

دقیــقا وقتیه که به یکــيـــ احتیاج داریــــ

که باهاتـــ حرف بزنـــه که بخندونتـــتـــ

به یکیــــ احتیاج داریــــ

+نوشته شده در سه شنبه 8 مهر 1393برچسب:,ساعت22:45توسط mylife | |

بعضی وقتا دلت میخواد فقط یکی باشه

یکی بهت بگه ناراحت نباش

یکی نگرانت باشه

یکی به جز خانوادت

دلت میخواد با یکی حرف بزنی

و همه ی غصه هات یادت بره

بعضی وقتا داغونی

و فقط کسی میتونه حالتو خوب کنه که

خودش داغونت کرده

+نوشته شده در سه شنبه 8 مهر 1393برچسب:,ساعت22:40توسط mylife | |

اي غريبه باهاش دعوا نكن...

سرش داد نزن...

باهاش قهرنكن....

دوسش داشته باش...

اون....؟

به خاطر تو....

منو فراموش كرد....

+نوشته شده در دو شنبه 30 تير 1393برچسب:,ساعت17:48توسط mylife | |

بدون من

هوا سرده

الان گرمي

نميفهمي

+نوشته شده در دو شنبه 30 تير 1393برچسب:,ساعت17:39توسط mylife | |

بيزار باش از معشوقي كه

اسم هرزگي هايش را

ميگذارد آزادي

اسم نگراني هايت را

ميگذارد گير دادن

وبراي بي تفاوتي هايش

اعتماد به تورا بهانه ميكند

+نوشته شده در دو شنبه 30 تير 1393برچسب:,ساعت17:35توسط mylife | |

تنها دردم این بود


"درکش" به "دردم" نمی رسید

+نوشته شده در دو شنبه 30 تير 1393برچسب:,ساعت17:20توسط mylife | |

ابراهیم نیستم

اما غرورم را قربانی کسی کردم که ارزش گوسفند هم نداشت...

+نوشته شده در دو شنبه 30 تير 1393برچسب:,ساعت17:14توسط mylife | |

گاهی انقدر دلتنگ میشوی که اگر خودش بفهمد!

  

از نبودنش خجالت میکشه!!!!!

+نوشته شده در دو شنبه 30 تير 1393برچسب:,ساعت17:13توسط mylife | |

خاموشی بهانه است


مشترک مورِد نظر فراموشت کرده است !

+نوشته شده در دو شنبه 30 تير 1393برچسب:,ساعت17:10توسط mylife | |

خیلی سخته مثه .... التماس بکنی به عشقت


 اما اون مثه یه اشغال بندازت دور...

+نوشته شده در دو شنبه 30 تير 1393برچسب:,ساعت17:8توسط mylife | |

فقط غروب جمعه نیست که دلگیر است

کافیست دلت گیر باشد
 

+نوشته شده در دو شنبه 30 تير 1393برچسب:,ساعت17:7توسط mylife | |

کتاب سرنوشت برای هر کسی چیزی نوشت

نوبت به ما که رسید قلم افتاد…

دیگر هیچ ننوشت!

خط تیره گذاشت و گفت:

تو باش اسیر سرنوشت…

+نوشته شده در دو شنبه 30 تير 1393برچسب:,ساعت17:4توسط mylife | |

خــدایـــا؟??

کمی بیاجلوتر...

میخواهم درگوشت چیزی بگویم...

این یک اعتراف است...

مـــن بــــی او...

دوام نمی آورم؟!

+نوشته شده در پنج شنبه 28 فروردين 1393برچسب:,ساعت23:4توسط mylife | |


کسی که خنجر به پشتم فرو کرد

بوی تنش آشنا بود…

راستی…!

این عطر را خودم برایش خریده بودم…

+نوشته شده در دو شنبه 7 بهمن 1392برچسب:,ساعت16:15توسط mylife | |

بهم میگفت با دنیا عوضم نمیکنه !

 راست میگفت با دنیا نه ،

 با یکی دیگه عوضم کرد

+نوشته شده در دو شنبه 7 بهمن 1392برچسب:,ساعت16:13توسط mylife | |

ميدوني قشنگترين حس دنيا چيه ؟

اينکه بدوني همون بلايي که سرت آورده..

سرش آوردن ...!

+نوشته شده در دو شنبه 7 بهمن 1392برچسب:,ساعت16:6توسط mylife | |

شک کرده بودم کسی بین ماست ...

اما فهمیدم من بین دو نفر بودم
 
 

+نوشته شده در دو شنبه 7 بهمن 1392برچسب:,ساعت16:2توسط mylife | |

من، از ميانِ همه‌ي شما،

 منتظر کسي بودم،

 که نيامـد

+نوشته شده در دو شنبه 7 بهمن 1392برچسب:,ساعت15:59توسط mylife | |

گــــــاهي

 

 احســـــــاس ميکنم روي دست خدا مانده ام. . .

 

خستـــــــه اش کرده ام. . .

 

خودش هم نمي داند بامن چه کند

 

+نوشته شده در دو شنبه 7 بهمن 1392برچسب:,ساعت15:39توسط mylife | |

ياد گرفتـــه ام

 

 انسان مدرني باشــــم

 

 و هــر بار که دلتنگ مي شــــوم

 

 بـه جاي بغض و اشک

 

 تنهـــا به اين جملـــه اکتفــا کنـــم کــه

 

هواي بـــد ايــن روزهــا

 

 آدم را افسرده مي کنـد!..

+نوشته شده در دو شنبه 7 بهمن 1392برچسب:,ساعت15:30توسط mylife | |

اگر كناره من بودي به تمامه مشكلات مي خنديدم،
اگر كناره من بودي هيچ چيز نمي توانست به گريه ام بيندازد..
جز نبودنت..!!!
نيستي و نمي داني چه آمده بر سرم..

 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 14 آذر 1392برچسب:,ساعت1:15توسط علیرضا.ع | |

گـاهـی . وقـتــا فـقــط بـایـد چـشــمـات رو بـبـنــدی . . . 

بـغـضــتـو قـورت بـدی و بـگـی . . .

فـقــط بــرو . . .

+نوشته شده در دو شنبه 13 آبان 1392برچسب:,ساعت18:18توسط mylife | |

هیـــــچوقت کســی رو پــس نــزن کــه ,
دوستــ♥ ــت داره ... مراقــــــبته ...
و نگرانــــــــــــت میشــه ...!
چـــون یــک روز بیــدار میشـــی و میبینــی ...
مـــــــــاه رو از دســــت دادی ...
وقتــی که داشــتی ســـــــتاره ها رو میشـــمردی ......!

+نوشته شده در دو شنبه 13 آبان 1392برچسب:,ساعت18:7توسط mylife | |

ﺩﯾﮕﻪ ﺩﻟﻢ ﻧﻪ ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﻧﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﻧﻪ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﻧﻪ ﺣﺘﯽ ﺁﯾـــــــــــﻨﺪﻩ .... ﺩﻟﻢ ... ﺑﭽـــــــﮕﯿﻤﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ! ﭘﺎﻫﺎﯼ ﺷﻨــﯽ ﺩﺳﺘﺎﯼ ﮐﺎﮐﺎﺋﻮﯾﯽ ! ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻼﻝ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ﮐـــﻞ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﺯﻏﺎﻟﯽ ﺷﻪ ! 100 ﺑﺎﺭ ﯾﻪ ﺳﺮﺳﺮﻩ ﯼ 1 ﻣﺘﺮﯼ ﺭﻭ ﺑﺮﻡ ﺑﺎﺯﻡ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺸﻢ ! ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭ ﺑﺎ 10 ﺗﺎ ﻗﻨﺪ ﺑﺨﻮﺭﻡ ! ﺑﺴﺘﻨﯽ ﻭ ﭘﻔﮏ ﻭ ﻟﻮﺍﺷﮑﻮ ﺑﺎﻫﻢ ﺑﺨﻮﺭﻡ ! ﺳﺮ ﭼﯿﺰﺍﯼ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺍﻧﻘﺪ ﺑــــﺨﻨﺪﻡ ﺑﯿﺎﻓﺘﻢ ﮐﻒ ﺍﺗﺎﻕ ! ﺁﺩﺍﻣﺲ ﺑﭽﺴﺒﻮﻧﻢ ﺯﯾﺮ ﻣﯿﺰ ﮐﻼﺳﺎ ! ﻋﯿﺪﯾﺎﻣﻮ ﺑﺮﯾﺰﻡ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ﻗﻠﮏ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﺎﺯﻡ ﺭﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﮐﻨﻢ ... ﻣﻮﺭﭼﻪ ﻫﺎﺭﻭ ﺑﮑﺸﻢ ! ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻣــﺎﺩﺭﻡ ﺍﺷﮑﻤﻮ ﭘﺎﮎ ﮐﻨﻪ ﻧﻪ ﭘﯿﺮﻫﻦ ﺗﻨﻢ ! ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺷﺒﺎ ﺗﻮﺧﻮﺍﺏ ﻏﻠﺖ ﺑﺰﻧﻢ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻢ ! 1000 ﺗﻮﻣﻦ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﻢ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﻣﺎ ﺩﻟﻢ ﺧــــﻮﺵ ﺑﺎﺷﻪ ! ﺍﺯ ﺷﺎﺧﻪ ﺩﺭﺧﺘﺎ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻡ ﻏﺮﻭﺑﺎﯼ ﺑﻌﻀﻲ ﺭﻭﺯﺍ ﻓﻘﻂ ﻣﻨﺘﻈﺮ " ﺁﻧﺸﺮﻟﻲ " ﺑﺎﺷﻢ ! ﻭﻟﻢ ﮐﻨﯽ ﺗﺎ ﺻﺐ ﺗﻮ ﺷﻬﺮﺑﺎﺯﯼ ﺑﻤﻮﻧﻢ ! . . . ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺁﺭﺯﻭ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﻢ ! ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺁﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺎ ﺧﯿـــــــﻠﯽ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﻨﻬﺎﺱ ....

+نوشته شده در دو شنبه 13 آبان 1392برچسب:,ساعت17:53توسط mylife | |

خيلی سخته عاشق

کسی باشی که روحشم

خبر نداشته باشه

اما خيلی شيرينه که

يواشکی عاشقانه

نگاهش کنی

و توی دلت بگی

خیلی دوستت دارم ...!!!

کاش میدونستی............؟؟؟؟

+نوشته شده در چهار شنبه 8 آبان 1392برچسب:,ساعت15:17توسط mylife | |

هَــرکه مــی خــواهـی بـــاش

ایـن عادت مُـــشتَــرک انسـانهــاســت

تـــو نیــز ، روزی , ســاعـتی , لـَحظــه ای

احــساس خـواهـی کـرد کـــه . . .

هیــچکـَـس دوسـتت نَــدارد …!
 


+نوشته شده در چهار شنبه 8 آبان 1392برچسب:,ساعت15:10توسط mylife | |

چقــــבر بـבه ازشـــــ خبـــر نداشتهــــ باشیـــــ
sMs بـבیــــ جوابتـــو نـــבه
ســآعتهـــا نگرانشـــــ باشیــــ
بعد بآ یه خطــ בیگهـــ بهشــــ زنگـــــ بزنیــــــ با בومینــــــ بوق گوشیـــــ رو برבآرهـــــ
اونــــ وقتـــهـ کهـــ میفهمـیــــ تنهاییـــــــ
اونــــ وقتـــهـ کهـــ میفهمـیــــ בیگهـــ בوستتـــــ نـבآرهـــ
آבمــآ از همینـــ جـآ تنــهاییــــ رو وآســهـ خودشونــــ انتخابـــ میکننـــــ

+نوشته شده در دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:,ساعت22:21توسط mylife | |

زیاد خوب نباش

زیاد دم دست نباش

زیاد مهربون نباش

زیاد که باشی ، زیادی می شوی

+نوشته شده در شنبه 6 مهر 1392برچسب:,ساعت23:52توسط mylife | |

گاهی وقتا تو رابطه ها نیازی نیست طرفت بهت بگه : بـــــــرو ....
همین که روزا بگذره و یادی ازت نکنه....
همین که نپرسه چجوری روزُ به شب میرسونی....
همین که کار و زندگی رو بهونه کنه ...
همین که دیگه تو حرفاش دوستت دارم نباشه...
و ....
همین که یکی دیگه تو زندگیش پر رنگ تر از بودن تو بشه ....

هزار بار سنگین تر از کلمه ی بـــرو برات معنا پیدا میکنه

+نوشته شده در شنبه 6 مهر 1392برچسب:,ساعت23:43توسط mylife | |

چه احـــساسی از این بــــدتر که نــیستی...!!

از این که نمی شـــه دســـتــاتو بـــگیـــرم..

از این که من یه جایی از جهانم..

که نمی تــــونــــم تــو آغـــوشـــت بــمیـــرم.... !!

+نوشته شده در جمعه 22 شهريور 1392برچسب:,ساعت16:24توسط mylife | |

شنیدم وقتی می رفتی

رد پایت را پاک می کردی

بی خیال ……..

من دنبال دلت بودم

وقتی دلت با من نیست

برو خوش باش ……

چه فرقی می کنه تو کجا باشی …..!
 
 

+نوشته شده در جمعه 22 شهريور 1392برچسب:,ساعت16:13توسط mylife | |

شب هایم درد دارند.

وقتے ندانم چراغ اتاق ات را.

کدام لعنتے خاموش مے کند...!

+نوشته شده در جمعه 22 شهريور 1392برچسب:,ساعت16:11توسط mylife | |

گاهي دلم مي خواهد
دمپايي هايم را،
تا به تا بپوشم..!
تا ببينم؛
هنوز کسي حواسش به من هست

+نوشته شده در جمعه 22 شهريور 1392برچسب:,ساعت15:53توسط mylife | |

دیشب با خدا دعوایم شد ......
با هم قهر کردیم .....

فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد ......
رفتم گوشه ای نشستم ....
...
چند قطره اشک ریختم.....
و خوابم برد .....

صبح که بیدار شدم ....
مادرم گفت ...

نمیدانی از دیشب تا صبح
چه " بارانی " می آمد

+نوشته شده در جمعه 22 شهريور 1392برچسب:,ساعت15:44توسط mylife | |

اگر تمامی ما قدرت جادویی خواندن افکار یکدیگر را داشتیم؛

نخستین چیزی که در دنیا از بین می رفت "عـشـق" بود

+نوشته شده در جمعه 22 شهريور 1392برچسب:,ساعت15:35توسط mylife | |

»دیشب خدا را دیدم، می گریست
من هم گریستم
هر دو یک درد داشتیم:
«
آدم ها
»


+نوشته شده در پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:,ساعت17:23توسط mylife | |

بغض کنید ...
گریه کنید ...
دق کنید ...
ولی با آدمای بی ارزش درددل نکنید

+نوشته شده در پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:,ساعت17:22توسط mylife | |

می بوسم میگذارم کنار!

تمام چیزهایی که ندارم را!

دستهایت را . . . . .

شانه هایت را . . . . .

عاشقی ات را . . . .

همه را . . . . .

فقط یک خواهش . . .

این دم آخر . . .لطفی کن

و دهانت را ببند و نگو

قسمت نبود!

خودم بهتر میدانم آنچه نبود

"
لیاقت تو" بود

+نوشته شده در پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:,ساعت17:20توسط mylife | |

ﺧــﺪﺍﯾـــــﺎ . . . ﮔـِـــﻠﻪ ﻧـﻤﯽ ﮐــﻨﻢ ؛ ﻭﻟــﯽ
ﮐـﻤـﯽ ﺁﺭﺍﻣــﺘــﺮ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﻢ ﮐُــﻦ ؛ ﺑـﻪ ﺧـﻮﺩﺗــ ﻗَﺴَـﻤــ ﺧﺴــﺘـﻬـ ﺍﻡ. . .
دلم خیلی گرفته

+نوشته شده در پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:,ساعت17:17توسط mylife | |

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد